ابوسلیمان دارائی (ره) گفت: تصوف آن است که ایشان کارهایی میکند که جز خدای نداند و پیوسته با خدای بود چنانکه جز خدای نداند.
سهل بن التستری (ره) گفت: تصوف اندک خوردن است و با خدای آرام گرفتن و از خلق گریختن.
معروف کرخی (ره) گفت: گرفتن حقایق و گفتن به دقایق ( به موقع سخن گفتن ) و نومید شدن از آنچه هست در دست خلایق
ابوحفص حداد (ره) گفت: تصوف بر پایه ادب است.
ابوالحسن نوری (ره) گفت: تصوف آزادی است و جوانمردی و ترک تکلف و سخاوت.
ابومحمد رویم (ره) گفت: تصوف مبنی است بر سه خصلت تعلق پذیری به فقر و افتقار و نائل شدن به بخشش و ایثار کردن و ترک کردن اعتراض و اختیار
ابومحمد رویم (ره) و نیز ابومحمد مرتعش (ره) گفته اند: تصوف ایستادن است بر اعمال نیکو.
ابوالحسن بوشنجی (ره) گفت: هیچ آرزویی نداشتن و مداومت بر عمل
ابوبکر کتانی (ره) گفت: همه ی تصوف اخلاق نیکوست و هر که اخلاقش نیکوتر باشد، تصوف وی بیشتر.
شبلی (ره) گفت: صوفی آنست که منقطع بود از خلق و متصل بود به حق ، به مانند حضرت موسی(ع)
و در آخر ؛
ابو محمد رویم (ره) پرسید از ذات تصوف؛ جنید (ره) گفت: بر تو باد که دور باشی از این سخن. باشد که ظاهرش بگيری و سر از ذاتش نپرسی که ستم کردن بر وی بود. او بر جنید التماس کرد. ایشان گفت: صوفیان قومی اند قائم با خداوند چنانکه ایشان را نداند جز خدای
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر