يکي از تمرينات بسيار مؤثر در ايجاد خلأ فکري و قرار گرفتن در وضعيت بي فکري که براي تمرکز حواس فوق العاده مفيد و لازم است، روشي است به نام "مراقبه" يا "مديتيشن". اين تکنيک، که امروزه علم آن را کاملاً تأييد کرده است، نقش مؤثري در ايجاد آرامش دارد. کساني که روزي 2 بار و هر بار 20 دقيقه تمرين را به طور مداوم انجام دهند، پس از مدتي از تمرکز حواس، خلاقيت، آرامش و سلامت بيشتر برخوردار مي گردند. مراقبه و مديتيشن تکنيکي براي "دستيابي به لايه هاي عميق فکر" است و شخص مي تواند با اين تمرين، به منشأ ايجاد فکر دست پيدا کند.
آنچه که ما آن را فکر مي ناميم، انرژي است که به سطح مغز آمده است يعني از منشأ خود به مرور بالا آمده تا به سطح مغز رسيده است. توليد و ايجاد فکر را غالباً به سطح و عمق دريا تشبيه مي کنند. همان طور که يک حباب، ابتدا در عمق دريا به صورت بسيار کوچک ايجاد مي شود و کم کم بالا مي آيد و هم زمان با بالا آمدن بزرگ و بزرگتر مي شود تا به سطح آب مي رسد، فکر نيز چنين روندي را طي مي کند. ابتدا از لايه هاي عميق مغز عبور مي کند و آنجا ما آن را احساس و تجربه مي کنيم و مي گوييم که فکري به ذهنمان خطور کرد.
در دريا، سطح آب پر از موج و تلاطم است و حرکت، نوسان فراوان دارد. اما عمق دريا کاملاً ساکت و آرام است و آن تلاطم و نوساني که در سطح مشاهده مي شود، ابداً در عمق نيست. با آنکه همه حبابها که در سطح به چشم مي خورند از همين قسمتهاي عميق مي آيند اما اينجا کاملاً ساکت و آرام است.
ما معمولاً با سطح مغز خود در ارتباطيم. آنجا که همه چيز، شلوغ و پر هياهوست. ما اگر قادر باشيم به قسمتهاي عميق تر مغز دست پيدا کنيم و به منشأ فکر راه يابيم، عملاً هم سکوت و سکون ذهني برايمان ميسر مي شود و هم به جايي مي رسيم که منشأ خلاقيت، تدبير و تمرکز فراوان است. مراقبه، چنين کاري مي کند. مراقبه شما را به قسمتهاي عميق مغز مي برد. به سکوت ذهن، به سکون فکر و به خالي ِ درون با تمام فوايد فوق العاده اي که يک مراقبه مداوم دارد، تمرين آن بسيار ساده و آسان است.
چگونه مراقبه کنيم؟
شما در هر وضعيتي که دوست داريد بنشينيد. توجه داريد که مراقبه حتماً بايد در حالت نشسته انجام شود. مراقبه در حالت خوابيده نداريم. وضعيتي راحت به خود مي گيريم. چشمهاي خود را مي بنديم و سکوت مي کنيم...........
مانترا
مانترا يا ذکر در مراقبه، غالباً واژه اي بي معني است که صرفاً يک فرکانس صوتي دارد. يک صدا و صوت است و ديگر هيچ. نه معني دارد نه مفهوم. نه فکر را به خود مشغول مي کند. البته جلوتر، که از نقش ذکر در عرفان اسلامي به عنوان يک تمرين مؤثر براي ايجاد تمرکز صحبت مي کنيم، مي گوييم که ذکر در ابتدا بايد با معني باشد و سپس در اثر تکرار بر زبان و در ذهن بي معني مي شود. در مديتيشن وقتي به مراقبه نشستيد و چشمها را بستيد، حالا بايد واژه اي بي معني را مدام در ذهن خود تکرار کنيد. اين واژه به ميل خودتان، هر واژه بي معنايي مي تواند باشد.
در نزد يوگيها مهمترين و متداول ترين مانتراها صوت "اوم" مي باشد. يعني شخص مي نشيند، چشمها را مي بندد و مدام در ذهن خود تکرار مي کند: اوم، اوم، اوم . . . و اين عمل را 20 دقيقه مداوم انجام مي دهد.
روان شناسي امروز ثابت کرده است که با ذکر يک مانترا عملاً بعد از دقايقي تمام قسمتهاي ذهن را سکوت و رخوت مي گيرد و صرفاً يک نقطه فعال باقي مي ماند. مانتراي شما نيز مي تواند واژه "اوم" يا هر واژه بي معناي ديگري باشد که انتخاب مي کنيد. اما آنچه بسيار مهم است اين است که اين مانترا هميشه ثابت باشد و هيچ وقت آن را تغيير ندهيد و هميشه با اين مانترا مراقبه کنيد. اشتباه مسلمي که بعضي از معلمان تکنيک مديتيشن مرتکب مي شوند و امروزه علم آن را به شدت مردود اعلام مي کند، اين است که مي گويند هر کس مانترا يا صوتي مخصوص به خود دارد و ادعا مي کنند که قادرند مانتراي هر کسي را کشف کنند و مانتراي مخصوصش را به طور خصوصي اعلام کنند و حتي به او مي گويند که اين واژه صرفاً مال شماست و مراقب باشيد که آن را با هيچ کس در ميان نگذاريد. علم اين موضوع را امروزه کاملاً رد کرده است. شما مي توانيد هر واژه ای را که دوست داريد انتخاب کنيد و از آن استفاده کنيد.
+ نوشته شده در دوشنبه سوم اسفند 1388ساعت 9:24 توسط محمدرضا نیکنفس کرمانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر