ما نقش خیالش بنگاریم به دیده.......کاری جز از این کار نداریم به دیده
چو سیلیم، چو جوییم، همه سوی تو پوییم،
که منزلگه هر سیل به دریاست خدایا
نه دامیست، نه زنجیرف همه بسته چراییم؟
چه بنداست؟ چه زنجیر/ که برپاست خدایا
چه نقشیست/ چه نقشیست؟ در این تابه دلها
غریب است،غریب است، ز بالاست خدایا!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر