نقلست که یک بار شبلی (ره) چند شبانه روز در زیر درختی رقص می کرد و می گفت: هوهو. گفتند این چه حالتست. گفت: این فاخته بر این درخت می گوید کوکو. من نیز موافقت او را می گویم، هوهو. و چنين گویند تا شبلی خاموش نشد، فاخته خاموش نشد. --- حضرت مولانا با اشاره به این داستان می گوید:هر دم به سویش رو کنمچون مرغ حق کوکو کنمحق حق زنم هوهو کنمتا ما و من را او کنمو نیز یادی از گلستان سعدی کنیم که اشاره می دارد به حال شوریده ظاهری در کاروان، که شبی خویش را در عالمی می بیند که تمامی جانداران، ستایش خدای می کنند و وی خاموش و در خواب. پس به خود می آید و در دل بیشه میرود و تا صبحگاه با آنان همصدا می شود. حضرت سعدی از زبان وی گوید:دیدم این شرط آدمیت نیستمرغ تسبیح گوی و من خاموش
۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه
همه موجودات ستایش خدای می کنند
نقلست که یک بار شبلی (ره) چند شبانه روز در زیر درختی رقص می کرد و می گفت: هوهو. گفتند این چه حالتست. گفت: این فاخته بر این درخت می گوید کوکو. من نیز موافقت او را می گویم، هوهو. و چنين گویند تا شبلی خاموش نشد، فاخته خاموش نشد. --- حضرت مولانا با اشاره به این داستان می گوید:هر دم به سویش رو کنمچون مرغ حق کوکو کنمحق حق زنم هوهو کنمتا ما و من را او کنمو نیز یادی از گلستان سعدی کنیم که اشاره می دارد به حال شوریده ظاهری در کاروان، که شبی خویش را در عالمی می بیند که تمامی جانداران، ستایش خدای می کنند و وی خاموش و در خواب. پس به خود می آید و در دل بیشه میرود و تا صبحگاه با آنان همصدا می شود. حضرت سعدی از زبان وی گوید:دیدم این شرط آدمیت نیستمرغ تسبیح گوی و من خاموش
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر