در مانیتیسم شخصی یکی از کارهای که باید انجام داد، وارسي حواس می باشد، حواس لازم است كه دايماً تحت بازرسي كامل باشد. به طور مثال، فرد بايد در مقابل صداهاي ناگهاني و گوشخراش مقاومت داشته و آرامش و تمركز خود را در مقابل اين گونه صداها حفظ كرده و يا نسبت به بوهاي زننده، احساس اشمئزاز يا تنفر نداشته باشد. همچنين حس ذائقه به نحوي تربيت شود كه نسبت به غذاها يا طعمهاي گوناگون، حساسيت و عدم پذيرش وجود نداشته باشد.
آرامش
براي به دست آوردن نفوذ شخصي، قبل از هر عامل ديگر بايد به »آرامش« توجه داشت. آرامش مترادف با بيحسي، بيتوجهي و بيعاطفهگي نيست، بلكه عبارت از توانايي و قدرتي است كه به ما اجازه ميدهد در مقابل سيل عواطف حسي يا هيجاني، سدّي به وجود بياوريم تا بتوانيم بعداً و به موقع از آن استفاده كنيم. مشخصات يك شخص آرام معمولي عبارتند از: 1 - اعصاب و عضلات در يك شخص آرام، آهنگي معمولي و نرمشي خاص دارند، به نحوي كه انجام وظايف فيزيكي را تسهيل ميكنند. 2 - تمام دقت و توجه فرد متمركز بر كاري است كه انجام ميدهد. 3 - نظم و ترتيب موجود در زندگي او باعث ميشود كه بدون شتاب به همه كارهاي روزانه برسد و با حداقل رنج و خستگي، حداكثر نتيجه را به دست آورد. 4 - در حضور ديگران نخوت يا تواضع بيش از حد ندارد و بدون تعصب و شور و حرارت بياندازه و بيدليل به سخنان ديگران گوش ميدهد. 5 - سنجيده سخن ميگويد به نحوي كه همه، سخنان او را به خوبي درك ميكنند. 6 - حضورش مايه قدرت روح و تسلي است و ديگران در كنار او احساس رضايت و مسرّت خاطر ميكنند. 7 - به سهولت زير بار عقايد ديگران نميرود و سخنان يا تأييد ديگران را بدون دليل نميپذيرد و حضور ذهنش او را به بررسي جزئيات امور وادار ميكند. 8 - يك حادثه نامطلوب، در او اثر جبرانناپذير يا منهدمكننده ندارد، زيرا او اعتماد به قدرت و توانايي خويش را از دست نميدهد و با توسل به قوا و ابزاري كه در اختيار دارد، بار ديگر اوضاع را به حال عادي برميگرداند.
محققان معتقدند كه هر انساني ميتواند با فراگرفتن راههاي تسلط بر مانيتيسم شخصي، تواناتر و مقتدرتر گردد و از انواع ناراحتيهاي نامطبوع، رنج و خستگي در امان باشد. برخي مانيتيسم شخصي را ناشي از خصايص جسماني، مثل بدن متعادل، سينه فراخ و جريان خون بينقص دانستهاند. دستهاي ديگر آن را به كيفيات بيروني نسبت دادهاند يعني آن را تأثير ظاهر شخص مثل خطوط صورت، حالت نگاه، آهنگ صدا، قدرت بيان، توانايي در طرز به كار بردن كلمات و آرامش و خونسردي ميدانند. عدهاي ديگر هم معتقدند كه منبع اصلي مانيتيسم شخصي، در زندگي دروني، در حيات رواني و يا به عبارتي در نوع انديشه قرار دارد. و آخر اين كه عامل مهم در ايجاد توازن را، كه در جهتدهي مانيتيسم بسيار مؤثر است، ناشي از درستكاري و فضايل اخلاقي دانستهاند. صرف نظر از تمرينات عملي و كاربردي براي افزايش مانيتيسم شخصي، آگاهي از مظاهر و كيفيات اين نيرو، كليد تفسير مسائل مرتبط با سرنوشت انسان را به دست ميدهد و حداقل مانع از نفوذپذيري و تحت سلطه قرار گرفتن ميشود.
در منیتیزم شخصی، در واقع هر انساني به شكل ارادي يا به طور ناآگاه اشعهاي در پيرامون خود ميپراكند كه تأثيري نامرئي بر روي افرادي كه شخص با آنها در ارتباط است، ميگذارد. انديشههاي ناچيز، سخنان سنجيده يا نسنجيده، كوچكترين تصميمگيريها يا اعمال در ايجاد اين نفوذ نامرئي كه به خارج منتقل ميشود، مؤثر است
مانیتیسم شخصی
به نظر می رسد برخی افراد که از جذابیت، کمال یا شخصیت مصمم وقوی برخوردار هستند، تاثیر قابل ملاحظه ای بر دیگران دارند. روان شناسان نام این جذابیت را مانیتیسم شخصی گذاشته اند و کوشش می کنند این حالت را تعریف کرده و روش هایی برای دستیابی به آن ارئه کنند.
آرامش
براي به دست آوردن نفوذ شخصي، قبل از هر عامل ديگر بايد به »آرامش« توجه داشت. آرامش مترادف با بيحسي، بيتوجهي و بيعاطفهگي نيست، بلكه عبارت از توانايي و قدرتي است كه به ما اجازه ميدهد در مقابل سيل عواطف حسي يا هيجاني، سدّي به وجود بياوريم تا بتوانيم بعداً و به موقع از آن استفاده كنيم. مشخصات يك شخص آرام معمولي عبارتند از: 1 - اعصاب و عضلات در يك شخص آرام، آهنگي معمولي و نرمشي خاص دارند، به نحوي كه انجام وظايف فيزيكي را تسهيل ميكنند. 2 - تمام دقت و توجه فرد متمركز بر كاري است كه انجام ميدهد. 3 - نظم و ترتيب موجود در زندگي او باعث ميشود كه بدون شتاب به همه كارهاي روزانه برسد و با حداقل رنج و خستگي، حداكثر نتيجه را به دست آورد. 4 - در حضور ديگران نخوت يا تواضع بيش از حد ندارد و بدون تعصب و شور و حرارت بياندازه و بيدليل به سخنان ديگران گوش ميدهد. 5 - سنجيده سخن ميگويد به نحوي كه همه، سخنان او را به خوبي درك ميكنند. 6 - حضورش مايه قدرت روح و تسلي است و ديگران در كنار او احساس رضايت و مسرّت خاطر ميكنند. 7 - به سهولت زير بار عقايد ديگران نميرود و سخنان يا تأييد ديگران را بدون دليل نميپذيرد و حضور ذهنش او را به بررسي جزئيات امور وادار ميكند. 8 - يك حادثه نامطلوب، در او اثر جبرانناپذير يا منهدمكننده ندارد، زيرا او اعتماد به قدرت و توانايي خويش را از دست نميدهد و با توسل به قوا و ابزاري كه در اختيار دارد، بار ديگر اوضاع را به حال عادي برميگرداند.
محققان معتقدند كه هر انساني ميتواند با فراگرفتن راههاي تسلط بر مانيتيسم شخصي، تواناتر و مقتدرتر گردد و از انواع ناراحتيهاي نامطبوع، رنج و خستگي در امان باشد. برخي مانيتيسم شخصي را ناشي از خصايص جسماني، مثل بدن متعادل، سينه فراخ و جريان خون بينقص دانستهاند. دستهاي ديگر آن را به كيفيات بيروني نسبت دادهاند يعني آن را تأثير ظاهر شخص مثل خطوط صورت، حالت نگاه، آهنگ صدا، قدرت بيان، توانايي در طرز به كار بردن كلمات و آرامش و خونسردي ميدانند. عدهاي ديگر هم معتقدند كه منبع اصلي مانيتيسم شخصي، در زندگي دروني، در حيات رواني و يا به عبارتي در نوع انديشه قرار دارد. و آخر اين كه عامل مهم در ايجاد توازن را، كه در جهتدهي مانيتيسم بسيار مؤثر است، ناشي از درستكاري و فضايل اخلاقي دانستهاند. صرف نظر از تمرينات عملي و كاربردي براي افزايش مانيتيسم شخصي، آگاهي از مظاهر و كيفيات اين نيرو، كليد تفسير مسائل مرتبط با سرنوشت انسان را به دست ميدهد و حداقل مانع از نفوذپذيري و تحت سلطه قرار گرفتن ميشود.
در منیتیزم شخصی، در واقع هر انساني به شكل ارادي يا به طور ناآگاه اشعهاي در پيرامون خود ميپراكند كه تأثيري نامرئي بر روي افرادي كه شخص با آنها در ارتباط است، ميگذارد. انديشههاي ناچيز، سخنان سنجيده يا نسنجيده، كوچكترين تصميمگيريها يا اعمال در ايجاد اين نفوذ نامرئي كه به خارج منتقل ميشود، مؤثر است
مانیتیسم شخصی
به نظر می رسد برخی افراد که از جذابیت، کمال یا شخصیت مصمم وقوی برخوردار هستند، تاثیر قابل ملاحظه ای بر دیگران دارند. روان شناسان نام این جذابیت را مانیتیسم شخصی گذاشته اند و کوشش می کنند این حالت را تعریف کرده و روش هایی برای دستیابی به آن ارئه کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر