در اقیانوس ذهن انسان؛ تمام ناممکنها، ممکن و همة نادیدنیها و مجهولات، معلوم و آشکارند و تنها انسان باید بتواند با کشف قدرت ذهنی، به چنین توانایی دست پیدا کند.
"دیل کارنگى" گفتار جالبی دارد، او معتقد است: "هنگامىکه کارهاى سنگین، قواى ما را از بین مىبرند و اندوهها و وسوسهها هر نوع ارادهاى را از ما سلب مىکنند و بیشتر اوقاتی که درهاى امید به روى ما بسته مىشوند، آنگاه به خدا روى مىآوریم. ولى اصلاً چرا باید بگذاریم روح یأس و ناامیدى بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و بجاى آوردن حمد و ثناى خداوند، قواى خود را تجدید نکنیم و چرا با ذکر الهى بر شرور غالب نشویم؟"
اتصال به ذهن الهی، قدرت آفرینش را در انسان بهوجود آورده و تمامی مجهولات توسط ذهن آشکار میشوند. اینجاست که انسان به هیات خدا درآمده، خداگونه شده و هر آنچه برای ارادة برتر آشکار است، برای جانشینش در زمین، هویدا میشود.
درواقع، هالهای از نور الهی پیرامون چنین انسانهایی جمع شده و انرژی مثبت آنرا بر سر و روی اطرافیان میپاشند. این افراد به هر کجا وارد شوند، با خود سرور و عشق و محبت و آرامش به ارمغان میآورند. "وین دایر" از قول "آبراهام مزلو" مینویسد: "انسانهایی که از عشق الهی سرشارند، هرجا که حضور یابند، افراد پیرامون خود را در پرتو نیروی آسمانی که همان عشق، دوستی، تندرستی، اعتدال و آرامش است، فرو میبرند." و سپس خود ادامه میدهد: "باید در اندرون خود و در نهفتهترین هستة وجود به جستوجوی این انرژی لایتناهی که چون اقیانوسی بیکران نهفته است، رفت و برای تحولی شگرف و حیرتانگیز از آن بهره جست. با اتصال به نیروی معنوی تنها در مسیر نیکدلی، خیرخواهی، مشارکت، هماهنگی، عفو و گذشت گام برمیدارید و خود بخشی از الوهیت جهان و قدسیت الهی میشوید."
درواقع، هالهای از نور الهی پیرامون چنین انسانهایی جمع شده و انرژی مثبت آنرا بر سر و روی اطرافیان میپاشند. این افراد به هر کجا وارد شوند، با خود سرور و عشق و محبت و آرامش به ارمغان میآورند. "وین دایر" از قول "آبراهام مزلو" مینویسد: "انسانهایی که از عشق الهی سرشارند، هرجا که حضور یابند، افراد پیرامون خود را در پرتو نیروی آسمانی که همان عشق، دوستی، تندرستی، اعتدال و آرامش است، فرو میبرند." و سپس خود ادامه میدهد: "باید در اندرون خود و در نهفتهترین هستة وجود به جستوجوی این انرژی لایتناهی که چون اقیانوسی بیکران نهفته است، رفت و برای تحولی شگرف و حیرتانگیز از آن بهره جست. با اتصال به نیروی معنوی تنها در مسیر نیکدلی، خیرخواهی، مشارکت، هماهنگی، عفو و گذشت گام برمیدارید و خود بخشی از الوهیت جهان و قدسیت الهی میشوید."
ذهن انسان، شاهکار آفرینش بوده و چیزی بالاتر و کاملتر از آن، توسط خداوند خلق نشده و زمانیکه با نور الهی روشن شود، سراسر روشنایی شده و ترس و اندوه و انرژیهای منفی که بهتعبیر علی (ع) "هجمههای شیطانی"اند، در آن جای نخواهند گرفت. مولی متقیان مىفرماید: "پروردگارا! تو از هر مؤنسى براى دوستانت مؤنسترى و از همة آنها براى کسانى که به تو اعتماد کنند، براى کارگزارى آمادهترى. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده مىکنى و در اعمال ضمیرشان بر حال آنان آگاهى و میزان معرفت و بصیرتشان را مىدانى. رازهاى آنان نزد تو آشکار است و دلهایشان در فراق تو بىتاب. اگر تنهایى و هجمههاى شیطانى، سبب وحشت آنان گردد یاد تو مؤنس آنهاست و اگر سختىها بر آنان فرو ریزند، به تو پناه مىبرند."
از همه مهمتر، ذهنی که توسط معنویات، پالایش شود، شکرگزار شده و تمامی دستآوردهای خود را اعتباری دانسته، آنها را متصل به ارادة جهانی میبیند.
از همه مهمتر، ذهنی که توسط معنویات، پالایش شود، شکرگزار شده و تمامی دستآوردهای خود را اعتباری دانسته، آنها را متصل به ارادة جهانی میبیند.
"روندا بایرن" مینویسد: "آلبرت اینشتین از خانودهای فقیر بود و بهنظر میآید که اینهمه کارهای بزرگ باید برایش غیرممکن بوده باشد. او روزانه صدها بار میگفت: شکر یا متشکرم. او از همة دانشمندان بزرگی که قبل از وی آمده بودند بهخاطر زحماتشان تشکر میکرد؛ کسانیکه او را قادر ساخته بودند که علم بیاموزد و در کارش پیشرفت کند و به یکی از بزرگترین دانشمندان روی زمین شود."
راز بهتر زیستن اینست: هر روز برای خود مراسم باشکوهی از شکرگزاری ترتیب داده و آنرا برای تمامی عمر تکرار و تکرار کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر