آمیزش جنسی در تفکرات اوشو دارای ارزشی فراوان است. تا جایی که در بسیاری از کتاب هایش درباره این موضوع بحث های مفصلی دارد. وی چندین کتاب را اختصاصاً به موضوع سکس و آمیزش های جنسی اختصاص داده است. اوشو سکس را ریشه در تجلی خداوند در انسان می داند و معتقد است سکس باعث عروج انسان به مراتب بالای عرفانی می شود. اوشو می گوید :
«عشق، از آمیزش جنسی زاییده می شود و آنگاه عبادت از عشق زاییده می شود و آنگاه خداوند در اثر عبادت در انسان تجلی می یابد و این انسان به بالاتر و بالاتر و بالاتر وبه اوج گرفتن ادامه می دهد(4)»
اوشو می گفت: هرروز به انسان ها برمی خورم که آنها می آیند و می گویند که در پی خداوند هستند. هرچه بیشتر آنها را می بینم بیشتر درمی یابم که مشکل آنها سکس است. اما اگر به آنها بگویم که دشواری آنها به مسائل جنسی باز می گردد به ایشان برمی خورد باد شخصیت شان خالی می شود. اما به راستی این است که سکس مسئله اصلی است و تا زمانی که این مسئله حل نشود. جستجوی خداوند امکان ناپذیر است (5). اوشو در زمان حیاتش برای سکس اهمیت زیادی قائل بود. وی روشی را به نام سکس مدیتیشن (Sex meditation) ابدا نمود.
می گویند در کمون اوشو و در زمان تمرین سکس مدیتیشن، زنان و مردان بسیاری در کنار هم به سکس مشغول بودند و ساعت های متمادی را در کنار هم و با عوض نمودن گزینه های جنسی به سر می بردند. بدون شک اگر به یک زن پاک دامن که به دنبال خدا و معنویت است گفته شود که مشکل اصلی تو سکس است نه خدا، و تو می بایستی از طریق سکس به خداوند واصل اوشو. سپس آن زن برای یک بار هم که شده جلسات سکس مدیتیشن اوشو را با اوصاف فوق مشاهده می کرد. کمترین کاری که انجام می داد و کمترین حالتی که در وی پدیدار می شود این بود که «به او برنخورد»
اوشو معتقد بود «کلیساها (تمام اماکن معنوی) از خدا خالی اند و کابین های عشق (محلی که در آن سکس صورت می گیرد) مملو از خدایند(6)»
«سکس مسئله اصلی است همه دشواری های دیگر از آن سرچشمه می گیرد و تا پیش از زمانی که انسان به شناخت ژرفی از نیروی جنسی دست پیدا نکرده باشد یاری دادن او امکان ناپذیر است(7)»
در این مشرب ریشه تمام خداجویی ها و تمام مشکلات و دشواری های انسان ناشی از سکس است. سکس در عرفان اوشو بدون هیچ محدودیتی بیان می شود. حال اگر نخواهیم به تراژدی هجمه به فرهنگ ها توسط امپریالیسم بپردازیم و تاریخچه اندولس مذهبی یه یک کشور لایئک را روایت کنیم. سکس از جانب انسان ناشی از یک تمایل جسمی است. این میل در انسان وجود دارد و نباید قصد سرکوب آن را داشت. می بایست همواره در حوزه مسائل سکس و روابط جنسی خط اعتدال را پیش گرفت. نه مانند اوشو افراط کرد و آن را حلال تمام مشکلات دانست و نه مانند کلیسا و برخی از مروجان مسیحی تفریط کرد. آن را ریشه در تمام مصیبت ها و گناهان بشر معرفی نمود.
زیاده روی در رابطه جنسی منجر به پیشرفت روحی انسان نمی شود بلکه شرایط مبتذل شدن و سقوط از قله عرفان را فراهم می سازد و انسان را به درجه حیوانیت می رساند. در مقابل کم روی بیش از حد نیز موجبات بروز مشکلات فراوان و اختلالات روحی و روانی می شود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر