۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه

رابطهء ذهن با خدا


 در اقیانوس ذهن انسان؛ تمام ناممکن‏ها، ممکن و همة نادیدنی‏ها و مجهولات، معلوم و آشکارند و تنها انسان باید بتواند با کشف قدرت ذهنی، به چنین توانایی دست پیدا کند.
"دیل کارنگى" گفتار جالبی دارد، او معتقد است: "هنگامى‏که کارهاى سنگین، قواى ما را از بین مى‏برند و اندوه‏ها و وسوسه‏ها هر نوع اراده‏اى را از ما سلب مى‏کنند و بیشتر اوقاتی که درهاى امید به روى ما بسته مى‏شوند، آن‏گاه به خدا روى مى‏آوریم. ولى اصلاً چرا باید بگذاریم روح یأس و ناامیدى بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و بجاى آوردن حمد و ثناى خداوند، قواى خود را تجدید نکنیم و چرا با ذکر الهى بر شرور غالب نشویم؟"
اتصال به ذهن الهی‏، قدرت آفرینش را در انسان به‏وجود آورده و تمامی مجهولات توسط ذهن آشکار می‏شوند. این‏جاست که انسان به هیات خدا درآمده، خداگونه شده و هر آن‏چه برای ارادة برتر آشکار است، برای جانشینش در زمین، هویدا می‏شود.
درواقع، هاله‏ای از نور الهی پیرامون چنین انسان‏هایی جمع شده و انرژی مثبت آن‏را بر سر و روی اطرافیان می‏پاشند. این افراد به هر کجا وارد شوند، با خود سرور و عشق و محبت و آرامش به ارمغان می‏آورند. "وین دایر" از قول "آبراهام مزلو" می‏نویسد: "انسان‏هایی که از عشق الهی سرشارند، هرجا که حضور یابند، افراد پیرامون خود را در پرتو نیروی آسمانی که همان عشق، دوستی، تندرستی، اعتدال و آرامش است، فرو می‏برند." و سپس خود ادامه می‏دهد: "باید در اندرون خود و در نهفته‏ترین هستة وجود به جست‏وجوی این انرژی لایتناهی که چون اقیانوسی بیکران نهفته است، رفت و برای تحولی شگرف و حیرت‏انگیز از آن بهره جست. با اتصال به نیروی معنوی تنها در مسیر نیکدلی، خیرخواهی، مشارکت، هماهنگی، عفو و گذشت گام برمی‏دارید و خود بخشی از الوهیت جهان و قدسیت الهی می‏شوید."
ذهن انسان، شاهکار آفرینش بوده و چیزی بالاتر و کامل‏تر از آن، توسط خداوند خلق نشده و زمانی‏که با نور الهی روشن شود، سراسر روشنایی شده و ترس و اندوه و انرژی‏های منفی که به‏تعبیر علی (ع) "هجمه‏های شیطانی"‏اند، در آن جای نخواهند گرفت. مولی متقیان مى‏فرماید: "پروردگارا! تو از هر مؤنسى براى دوستانت مؤنس‏ترى و از همة آن‏ها براى کسانى که به تو اعتماد کنند، براى کارگزارى آماده‏ترى. پروردگارا! آنان را در باطن دلشان مشاهده مى‏کنى و در اعمال ضمیرشان بر حال آنان آگاهى و میزان معرفت و بصیرتشان را مى‏دانى. رازهاى آنان نزد تو آشکار است و دل‏هایشان در فراق تو بى‏تاب. اگر تنهایى و هجمه‏هاى شیطانى، سبب وحشت آنان گردد یاد تو مؤنس آن‏هاست و اگر سختى‏ها بر آنان فرو ریزند، به تو پناه مى‏برند."
از همه مهمتر، ذهنی که توسط معنویات، پالایش شود، شکرگزار شده و تمامی دست‏آوردهای خود را اعتباری دانسته، آن‏ها را متصل به ارادة‌ جهانی می‏بیند.
"روندا بایرن" می‏نویسد: "آلبرت اینشتین از خانوده‏ای فقیر بود و به‏نظر می‏آید که این‏همه کارهای بزرگ باید برایش غیرممکن بوده باشد. او روزانه صدها بار می‏گفت: شکر یا متشکرم. او از همة دانشمندان بزرگی که قبل از وی آمده بودند به‏خاطر زحماتشان تشکر می‏کرد؛ کسانی‏که او را قادر ساخته بودند که علم بیاموزد و در کارش پیشرفت کند و به یکی از بزرگترین دانشمندان روی زمین شود."
راز بهتر زیستن این‏ست: هر روز برای خود مراسم باشکوهی از شکرگزاری ترتیب داده و آن‏را برای تمامی عمر تکرار و تکرار کنیم.

هیچ نظری موجود نیست: