من مخالف ازدواج نیستم، من موافق عشق هستم
اگر عشق به ازدواج تبدیل شود خوب است
ولی امیدوار نباش که ازدواج بتواند عشق بیاورد
این غیر ممکن است
عشق میتواند به ازدواج تبدیل شود
باید بسیار هشیارانه عمل کنی
تا بتوانی عشق را به ازدواج بدل کنی
ولی مردم معمولاً با ازدواج کردن
عشقشان را نابود میسازند ***
به نظر من
همانگونه که مرد و زن دو بخش از يک کُل يگانهاند
عشق و مکاشفه نيز دو بخش يک کُل يگانهاند
مکاشفه مرد است
و عشق زن
ديدار مکاشفه و عشق ديدار مرد و زن است
و در چنين ديداری،
ما خالق انسان متعالی خواهيم بود
انسانی که نه مرد است و نه زن ***
عشق یک ضرورت است
تنها غذای روح.
جسم با غذا دوام مییابد
و روح تنها با عشق زنده میماند
مگذار عشق تنها در سطح واژهای بماند
بگذار به آزمونی نافذ فرا روید***
شنا را تنها با شنا کردن میتوان آموخت
و عشق را تنها با عشق ورزیدن میتوان فهمید
نیایش تنها با نیایش کردن میتوان دریافت
راه دیگری نیست
عشق را تنها با عشق ورزیدن میتوان فهمید
این بدان معناست مجبوری به قلمرو عشق وارد شوی
بی آنکه چیزی که دربارهی آن بدانی
به همین دلیل است که عاشق شدن شهامت میطلبد
عشق زمانی از راه میرسد که تو حضور نداری
عشق زمانی از راه میرسد که تسلیم وجود شوی
در همین جاست که وجدی سراسر لذت را تجربه خواهی کرد***
حقیقت، تمایل به آشکار ساختن خود دارد
تنها کمی هوشیار باش و قلبت راه را به تو نشان میدهد
و آن گاه هیچ چیز نمیتواند در پس عشق پنهان گردد***
هرچه را که دوست بداری، همان خواهی شد
عشق کیمیاگری است
هرگز دوستدار چیزهای نا درست مباش
چون وجود تو را تغییر میدهد
هیچ چیز چون عشق توانایی تغییر را ندارد
عشق چیزی است که میتواند تو را بالا ببرد
تو را به عروج میرساند
چیزی فراتر از خود را دوست بدار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر