قرآن کتابي نيست که براي خواندن باشد، بلکه کتابي هست که بايد آنرا سرود.
اگر تو آن را بخواني اشتباه ميکني! اما اگر تو آن را سرودي شايد خدا را پيدا کني!
قرآن توسط يک پژوهشگر يا فيلسوف و دانشمند نوشته نشده است. محمد کاملا بي سواد بود، او حتي نميتوانست اسم خودش را بنويسد ولي او توسط خدا تسخير شد بود؛ براي اينکه او کاملا پاک و معصوم بود، او انتخاب شده بود که اين آواز را شروع کند و اين آواز قرآن بود.
من زبان عربي را بلد نيستم و نمي فهمم. ولي ميتوانم قرآن را درک کنم براي اينکه ميتوانم آهنگ و زيبايي آن نوای عربی را درک کنم.
چه کسي به معنا اهميت ميدهد!؟ وقتي تو زيبايي يک گل را مي بيني آيا ميپرسي اين چه معني دارد!؟ خود گل کافي است، وقتي شعله آتش را مي بيني آيا ميپرسي اين چه معني دارد؟! آتش کافي است، قشنگي معني آن است.
اين خيلي بي معني است که اینچنين چيزي را معني کنيم؛ اینچنین ريتمي که داراي وزن و زيبايي است پر معني نیز هست - بنابراین قرآن این چنین است
و من سپاسگزارم که انتخاب شدم از طرف خدا و يادت باشد خدايي به آن معنا که تو در ذهنت ساختی و فکر میکنی وجود ندارد! اين يک درک و تجربه عميق است، هيچکسي نيست که بمن اجازه داده باشد يا مرا انتخاب کرده باشد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر